محل تبلیغات شما

خدا را یاد کنید!


در قرآن به تکرار آمده است که خدا را فراوان یاد کنید(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً)[أحزاب/۴۱]. توجه به خدا» در کانون کلمات قرآن است. انگار همه چیز درکارند تا هر چه بیشتر قلب ما را متوجه او کنند و دل ما را از حضور او بیاکنند. مؤمن کسی است که در عین اشتغال به زندگی دنیوی، قلب خود را متوجه خدا کرده است:


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ(منافقون/۹)؛ اى کسانى که ایمان آورده‌اید [زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نگرداند و هر کس چنین کند آنان خود زیانکارانند.


به گفته‌ی قرآن، بهترین سخن آن است که ما را به سمتِ خدا راهبر است. سخنی که گوینده‌‌، خود عامل به صالحات است و بی‌آنکه در پیِ امتیاز خاصی باشد خود را یکی از جمله‌ی مسلمانان تلقی می‌کند:


وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ(فصلت/۳۳)؛ و کیست‏ خوشگفتارتر از آن کس که به سوى خدا دعوت نماید و کار نیک کند و گوید من [در برابر خدا] از تسلیم‌شدگانم.


دعوت پیامبران توجه دادن انسان‌ها به خداست و فراخواندن آنها به سمت و سوی او. سمت‌وسویی که البته مختصات جغرافیایی ندارد و قطب‌نمای قلب ما آن را نشان می‌دهد:


قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی(یوسف/۱۰۸)؛ بگو این است راه من که من و هر کس پیروی‌ام کرد با بینایى به سوى خدا دعوت می‌‏کنیم.


معنا و مفهومِ ذکر»:


ذکر خدا» یعنی توجهِ از سرِ صدق و التفات همت و خاطر به جانب او. ذکر، البته حالتی عاطفی و درونی است و نه کلماتی که بر زبان جاری می‌شود. ذکر، توجه و در خاطر داشتن است. التفات درونی و توجه قلبی است. روی آوردن قلب است به جانب خدا. همان که ابراهیم خلیل گفت:


إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ(انعام/۷۹)؛ من از روى اخلاص پاکدلانه روى خود را به سوى کسى گردانیدم که آسمان‌ها و زمین را پدید آورده است و من از مشرکان نیستم.


ذکر، توجهِ قلب است به جانب خدا. حالتی که در کمالِ بیداری و بینایی هستیم و اجازه نمی‌دهیم غفلت، فراموشی و خواب‌زدگی دیده‌پوش ما شوند و ما را در پوسته‌های جهان متوقف کنند.


در قرآن ذکر در مقابل نسیان» و غفلت» آمده است:


وَاذْکُرْ رَبَّکَ إِذَا نَسِیتَ(کهف/۲۴)؛ و چون فراموش کردى پروردگارت را یاد کن.

وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ(/۱۹)؛ و چون کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند.

وَاذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ. وَلَا تَکُنْ مِنَ الْغَافِلِینَ(اعراف/۲۰۵)؛ و در دل خویش پروردگارت را یاد کن. و از غافلان مباش.


نسیان و غفلت، حالتی درونی و قلبی است و نه کلماتی که بر زبان می‌آید. از این‌رو، ذکر، به زبان آوردن کلمات نیست، بلکه تحصیل حالی باطنی است که در آن غفلت» و نسیان» نیست. ذکر حالتی است که ما حجاب‌ غفلت را کنار می‌زنیم و حضورِ فاش خدا را در هستی و جان خویش، یادآور می‌شویم. 

غفلت و نسیان، خواب‌زده و خواب‌آلوده زندگی کردن است. ذکر، بیداری دل است. رهایی از چنبره‌ی غفلت و فراموشی. آگاهی از حضور قدرتمند خدا در متن هستی. 


ویژگی‌ها و ثمرات ذکر:


یک. 

ذکر و بیداریِ دل، مستمِ وضعیت جسمی خاصی نیست. در همه حال، ایستاده و نشسته و خوابیده، می‌توان دل را حاضر کرد و متوجه به خدا زیست:

الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ(آل‌عمران/۱۹۱)؛ همانان که خدا را [در همه احوال] ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد می‌کنند.


دو. 

ذکر و توجه پیدا کردن به خدا آدمی را به انابه و دست‌شستن از خطا وامی‌دارد:

وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ(آل‌عمران/۱۳۵)؛ و آنان که چون کار زشتى کنند یا بر خود ستم روا دارند خدا را به یاد می‌آورند و براى گناهانشان آمرزش می‌خواهند.


سه. 

ذکر باید در ضمیر و جان ما روی ‌دهد و آمیخته با تضرع و خشیت باشد. ذکر حقیقی آن است که دل را آکنده از احتشام خدا می‌کند. انگار با هستی‌ِ محتشم و مهیبی روبرو شده‌ باشی. ذکر باید دل را نرم و پذیرا کند و فروتن و افتاده سازد:


وَاذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَکُنْ مِنَ الْغَافِلِینَ(اعراف/۲۰۵)؛ و در دل خویش پروردگارت را بامدادان و شامگاهان با تضرع و ترس بی‌صداى بلند یاد کن و از غافلان مباش.


أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ(حدید/۱۶)؛ آیا براى کسانى که ایمان آورده‌اند هنگام آن نرسیده که دل‌هایشان به یاد خدا و آن حقیقتى که نازل شده نرم [و فروتن] گردد؟


الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ(حج/۳۵)؛ همانان که چون [نام] خدا یاد شود دل‌هایشان خشیت‏ یابد.


چهار.

وقتی در موقعیت ذکر و توجه هستیم، راه را بر رخنه‌ی شیطان می‌بندیم:

 وَمَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ(زخرف/۳۶)؛ و هر کس از یاد [خداى] رحمان دل بگرداند بر او شیطانى مى‏ گماریم تا براى وى دمسازى باشد.


پنج.

ذکر و بیداریِ دل، به زندگی وسعت و فسحت می‌دهد و غفلت و خواب‌زدگی زندگی را تنگ می‌کند:

وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا(طه/۱۲۴)؛ و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت.


شش.

داشتنِ قلب ذاکر و دلی که روی خود را به سوی خدا کرده است، به ما دیده‌وری و بینایی اخلاقی می‌بخشد:

إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ(اعراف/۲۰۱)؛ در حقیقت کسانى که [از خدا] پروا دارند چون وسوسه‌اى از جانب شیطان بدیشان رسد [خدا را] به یاد آورند و بناگاه بینا شوند.


هفت.

ذکر حقیقی آن است که ما را به تفکری ژرف می‌کشاند. تفکری که ظواهر هستی را درمی‌نوردد و به معنای عالَم نظر می‌کند و درمی‌یابد که گردش‌های جهان به عبث و باطل نیست و فراسوی این جلوه‌های فانی و زودگذر، حقیقتی سرمدی نشسته است. ذکر حقیقی ما را به فکر می‌آورد:

الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا(آل‌عمران/۱۹۱)؛ همانان که خدا را [در همه احوال] ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند [که] پروردگارا این‌ها را بیهوده نیافریده‌اى.


هشت. 

ذکر، ما را مذکور می‌کند. با توجه به خدا و خیرأعلی، توجه بیشتری از جانب خدا و خیراعلی دریافت می‌کنیم:

فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ(بقره/۱۵۲)؛ پس مرا یاد کنید [تا] شما را یاد کنم.


نه.

ذکر و آکندن دل از خدا، به ما آرامش می‌بخشد. وقتی قلب خود را متوجه خیرأعلی و جان سرمدی هستی کنیم، جزر و مد زندگی ما را برنمی‌آشوبد و در عینِ بی‌قراری، قرار پیدا می‌کنیم:

الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ(رعد/۲۸)؛ کسانى که ایمان آورده‌اند و دلهایشان به یاد خدا آرام می‌گیرد. آگاه باش که با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها